عشق بازی می کنم با نام او !

داشــت رو زمیـــن با انگــشـت چیــزی می نوشــت!
رفتـــن جلــــو چنــــدیـــن متــــر؛
دیــــدن صــدبـــار نـــوشتـــــه!

حسیــــــن…️
حسیــــــن…
حســــــین…

طوریــــــکه انــگشتـــش زخـــــــم شـــــده!
ازش پـــرسیــــدن:
حـــــاجــــی چــــکـــار میــــکنــــی؟؟

گــــفت:
چـــــون میســــر نیستـــــــ مـــــن را کــــام او …
عشــــــق بــــــازی میـــکنــــم بـــا نــــام او …

شهیــدمجیدپــازوکــی

فرازی بر وصیت نامه سردار جاوید الاثر شهید حسن غازی

وقاتلو افی سبیل ا...الذین یقاتلو نکم ولا تعته وان ا...لا یحب المعتدین

درراه خدا باآنان که با شما به جنگ برخیزندجهادکنیدولیکن ستمکارنباشید که خداستمکاران را دوست ندارد.
خورشیدفروزان هیچگاه ازتابش نور حیات بخش و نجات دهنده خویش بازنمی ماند وهرگزاز نورافشانی و پرورش موجودات و افاضه رو شنائی و نورانیت نخواهد ایستاد ،گرچه ابرهای متراکم تیره دل و سیاه روی آنرا مستور بگردانند،ما پیروان نورانیت و قاطعیت به رهبری هستیم ازسلاله پیغمبر(ص)وتبارحسین(ع)که جلالت وعظمت و قداست و هیبت و محبت و رأفت و عطوفت وکشش او در دل هر مسلمان و هر محروم گمنام دورافتاده وعقب رانده ای تلاءلو می کند چون حیات واحیای اسلامیت وانسانیت اصیل راباعث شد و ماتشنگان وادی جهالت و ضلالت و گمراهی را بوسیله رهبری و قیام حیات بخش از چشمه فیاض ولایت سیراب ساخت که نوای پرندگان آزاده وبی آلایش نوای رزم و آزادگی و راد مردی و غیرت است نه فنای بزم و تفریط و تمایلات نفسانی وتلوث.

ادامه نوشته

یا حسین اش هم لابد گفته بود ..

افسران - یا حسین اش هم لابد گفته بود ..

داد زدم :
" بشین .. ! دید داره ، اگه ببینن میزننت "
گفت :
" نترس نمی زنن ..
اولا من اینجا شهید نمیشم
دوما تیر میخوره به پیشونی ام و می افتم به سجده ، اون وقت یا حسین ' علیه السلام ' میگم و شهید میشم .. "
پنجاه روز بعد پیکر مطهرش رو دیدم ..
تیر خورده بود توی پیشونی اش و در حال سجده شهید شده بود ..
یا حسین اش هم لابد گفته بود ..

باید تا دیوار نیویورک و کاخ سفید پیش رفت.

افسران - باید تا دیوار نیویورک و کاخ سفید پیش رفت.

 حاج حسین یکتا

رزمنده ای که در فضای سایبر و مجازی می جنگی ،
برای فشردن کلیدها و دکمه های کامپیوتر و موبایلت
وضو بگیر
و با نیت قربت الی الله مطلب بنویس .
بدون که تو مصداق و ما رمیت اذ رمیت هستی
شما در شبهای تاریک جبهه مجازی و اینترنت از میدان مین گناه عبور می کنید
مراقب باشید
به شهدا تمسک کنید
بصیرتتون را بالا ببرید که ترکش نخورید
رابطه خودتون رو با خدا زیاد کنید
با اهل بیت یکی بشید و در این راه گوش به فرمان آنها باشید...

بچه ها خط به خطی که تو فضای مجازی می نویسین رو همه شهدا می بینن . . . !!
در این فضای مجازی که سربازانش شما هستید
باید تا دیوار نیویورک و کاخ سفید پیش رفت.
امروز وقتی شما در این فضا قرار می گیرید
شهدا شما را نگاه می کنند ،
پس باید با وضو باشید و ذکر « ما رمیت اذ رمیتم» بخوانید.
شما الان بالای دکل دیده بانی قرار گرفته اید و بخواهید یا نه، وسط میدان هستید ؛
چرا که « کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا »

چه "بگویــــــیـ ــــم...... "

افسران - چه

شــــــــــــهید آوینی

تَـــــلَـــنـــــگُــــر

هــــــر که می خواهــــد مارا بشــــــناسد،
داســــــــتان کربلا را بخوانـــــــد؛
اگــــــــر چه خوانـــــــدن داســـــــتان را سودی نیست، اگر دل کربلایی نباشد

چه بگویــــــیـــــم در جواب اینکه حســـــــین کیست و کربـــــــــلا کدام اســـت؟؟

چه بگوییم در جواب اینکه چرا داستان کربلا کهنه نمی شود...؟؟؟

شهید که شد، هم تشنه بود هم بی دست...

افسران - 
شهید که شد، هم تشنه بود هم بی دست...

یه دستش قطع شده بود، اما دست بردار جبهه نبود.
بهش گفتند: «با یه دست که نمی‌تونی بجنگی، برو عقب.»
می‌گفت: «مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟ مگه نفرمود: والله ان قطعتموا یمینی، انی احامی ابداً عن دینی»
عملیات والفجر 4 مسئول محور بود.
حمید باکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محاصره دشمن نجات بده.
با عده‌ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه مأموریت.
... لحظه‌های آخر که قمقمه رو آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بود: «مگه مولایمان امام حسین(علیه السلام) در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم»
شهید که شد، هم تشنه بود هم بی دست...

شهید شاپور برزگر گلمغانی، فرمانده محور عملیاتی لشکر 31 عاشورا

وقـتـے حـســــ❤ــــــیـن در صحنہ اسـتــ

 

 

🚩وقـتـے حـســــ❤ــــــیـن در صحنہ اسـتـــ🎪

اگر در صحنہ نیستے 🚶هرجا خواهے باش!

چه ایـســتــاده بـہ نمــــاز،

چه نـشـسـتـہ بـر سـفـره شـرابـــ🍷!

🌴شـهــــــیـد گـلـسـتـانــے🌴